پیشبینیهای اقتصادی حاکی از آن است که بازارهای نوظهور در سال 2016 یکی از پرچالشترین سالها پس از بحران مالی جهانی را پیش رو دارند. دلیل این موضوع و اینکه چرا اهمیت دارد در ادامه تصریح شده است:
- پیشبینیهای خوشبینانه به پایان رسیده است
اقتصاددانان صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی در سالهای گذشته پیشبینیهای کاهندهای برای بازارهای نوظهور داشتهاند.
۲) مشکلات همه یکسان نیست
برخی کشورهای نوظهور در مقایسه با کشورهای نوظهور دیگر با رکود بیشتری مواجه بودهاند؛ مانند روسیه، برزیل و چین.
۳) فرضیات بد
ارزیابیهای گذشته رشد بیشتر به واسطه قیمت بالای کالاهای اساسی حاصل خواهد شد. همچنین اقتصاددانان قابلیت تولید بیشتری را تخمین زده بودند. اما قیمت نفت، فلزات و دیگر کالاهای اساسی سقوط کرد. قیمت نفت خام در 16 ماه گذشته حدود 65 درصد افت داشته است.
۴) دولتهای غیرمصمم
دولتها از دوره خوب و بدهیهای ارزان برای تقویت اقتصادهای خود به شیوهای که آنها را رقابتی کند و ظرفیت رشدشان را افزایش دهد، بهره نبردند. رشد ناشی از دستاوردهای بازدهی و بهرهوری در بازارهای نوظهور در حال کاهش است.
۵) سرعت بالای پیری جمعیت
بخشی از مشکل کشورهای نوظهور این است که نیروی کار آنها همزمان با رشد اقتصادی رشد نمیکند و حتی در کشورهایی مانند چین رشد منفی دارد. به عنوان مثال سیاست تک فرزندی در چین اکنون به این معنا است که موجی از کارگران مسن در حال بازنشسته شدن هستند، در حالی که کارگران جوان به تعداد کافی وجود ندارند که جایگزین آنها شوند. این مساله که دامنگیر دیگر بازارهای نوظهور نیز شده، در میان مدت پتانسیل رشد را میکاهد و در بلند مدت موجب عدم تامین مالی دیون رفاهی میشود. کشورهای در حال توسعه همانند کشورهای ثروتمند با کاهش نیروی کار مواجه خواهند شد.
طبق اعلام موسسه مالیه بینالملل «تاسیس نهادها و ایجاد اصلاحات در کشورهای نوظهور همگام با رشد GDP پیش نرفته و این اختلاف غلبه بر مشکلات پیر شدن جمعیت پیش از موعد را برای بسیاری از این کشورها پرچالش خواهد ساخت.
۶) افزایش بدهی ها
یکی از بزرگترین مشکلات موجود بدهیهای دولتی است. بازارهای نوظهور در دوره تسهیل پولی از بدهیهای ارزان بهره فراوانی بردند. اما اکنون با عواقب آن روبهرو شدهاند. بدهی بازارهای نوظهور که به حدود 200 درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) آنها رسیده، در حال رکوردشکنی است.
۷) عدم عکسالعمل به موقع
با وجود هشدارهای مکرر مبنی بر افزایش خطرات سطوح بدهی، برخی از کشورهای نوظهور همچنان به استقراض ادامه میدهند. به عنوان مثال، مبلغ اعتباری که بنگاههای غیرمالی چینی در اختیار دارند، بین اواخر سال 2014 و اواسط سال 2015 تقریبا 7 واحد درصد از GDP افزایش یافت.
اما استقراض بر پیشبینیهای رشد بالاتر مبتنی بوده است. افزایش ابهام در پیشبینیها، هزینههای استقراض را بالا میبرد و باعث تقویت دلار میشود و سطح بدهیها را افزایش میدهد. اقتصاددانان پیشبینی ورود موج بدهیهای شرکتی را هم کردهاند که به بخش مالی آسیب میزند.
به هر حال، بازارهای نوظهور در هر سطحی نسبت به دوران بحرانهای آسیا و آمریکای لاتین از آمادگی بیشتری برخوردارند. بسیاری از آنها ارزش پول خود را پایین آوردهاند که میتواند در برابر نوسانات شدید بازار یک ضربهگیر باشد.
۸) خلع سلاح شدن
مقامات کشورها به سلاح سیاست انقباضی برای تحریک رشد مجهز هستند. قبل از بحران مالی جهانی، بازارهای نوظهور به طور میانگین با مازاد بودجه مواجه بودند. اما اکنون، به طور میانگین گرفتار کسری بودجه به ارزش 4 درصد GDP شدهاند و فضایی هم برای کاهش نرخ بهره خود ندارند.
۹) اثرات جهانی
بازارهای نوظهور نسبت به دهههای گذشته سهم بیشتری از اقتصاد جهانی را به خود اختصاص دادهاند. کشورهای در حال توسعه بزرگی مثل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی یا به اصطلاح بریکز، به تنهایی حدود 25 درصد GDP جهانی را تشکیل میدهند که این میزان در ابتدای قرن جدید 8 درصد بوده است.
به همین دلیل است که بانک جهانی ارزیابی کرده هر یک درصد کاهش رشد اقتصادی کشورهای بریکز، میتواند 8/0 واحد درصد از نرخ رشد دیگر بازارهای نوظهور و 4/0 واحد درصد از رشد اقتصاد جهانی را بکاهد.
۱۰) شرایط میتواند بدتر شود
اگر هزینههای استقراض برای بازارهای نوظهور افزایش یابد، اثرات آن بر اقتصاد دنیا شدیدتر خواهد بود. بانک جهانی اثرات جهانی رکود و نیز فشار مالی در کشورهای بریکز را در نمودار زیر ارزیابی کرده است:
نظر شما